مادر یعنی (ع♥ش♥ق)
آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛
و چشمهای گرانبها و با ایمان او،
زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛
زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،
و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛
در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،
با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،
زمانی که اندوهگین است،
بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،
اگر از تو چیزی میپرسد،
او را پاسخگو باش،
و اگر دوباره پرسید،
باز هم پاسخگو باش،
و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،
نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،
واگر تو را به درستی درنمی یابد،
شادمانه همه چیز را برای او بازگو،
ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،
که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند .
آدولف هیتلر
باربط نوشت ♣
خواهر آدولف هیتلر، در 5 جولای 1946، در مورد رفتار هیتلر با مادرش چنین میگوید :
در
آن دوران مادرم بسیار بیمار بود، بسیار اندوهگین بودیم. با یاری من،
برادرم آدولف با مهربانی و دلسوزی تمام ، در این دوران زندگی مادرم، از او
پرستاری میکرد و در این کار خستگی ناپذیر بود. او میخواست تمامی آرزوهایی
را که احتمالاً مادرم داشت، بر آورده سازد و تمامی اینها را برای نمایاندن
عشق سرشار خود به او میکرد .
پ . ن : قصدم تبلیغ هیتلر بود ولی شاید این روزها از هیتلر بدتر و جنایتکارتر فرزندان ناسپاسی هستند که ...
یه هدیه ویژه برای کاربران بیان وجود داره اونم به مناسبت تولد امام رضا، جایزش هم ایناست:
برای یک نفر: طراحی کامل یک قالب وبلاگ بیان
برای پنج نفر: یک قالب اختصاصی
برای سه: نفر ویرایش قالب
اگه دوست داشتی شرکت کنی، کافیه توی این مطلب ( http://m-nazari.ir/post/gift-for-bayan-users ) یه دیدگاه با شرایط ذکر شده بنویسی... دوست داشتی میتونی به اشتراک هم بزاری تا دوستان هم استفاده کنند.