همه عاشق شدن را بلدند،
اما فقط افراد کمی هستند ،
که بلدند چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند...!
آنا گاوالدا
عشق نوشت ♣
در عشق حقیقی روح است که تن را در آغوش می گیرد
نیچه
همه عاشق شدن را بلدند،
اما فقط افراد کمی هستند ،
که بلدند چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند...!
آنا گاوالدا
عشق نوشت ♣
در عشق حقیقی روح است که تن را در آغوش می گیرد
نیچه
خندههای تو
کودکیام را به من میبخشد
و آغوش تو، آرامشی بهشتی
و دستهای تو، اعتمادی که به انسان دارم
چقدر از نداشتنت میترسم
عباس معروفی
آرامش نوشت ♣
آرامش یعنی وقتی خسته ای و دلت گرفته
سرتو بذاری رو پای مامانتو اون موهاتو نوازش کنههدیه ام از تولد
گریه بود
خندیدن را
تو به من آموختی
سنگ بوده ام
تو کوهم کردی
برف می شدم
تو آبم کردی
تو خانه دریا را نشانم دادی
می دانستم گریه چیست
خندیدن را
تو به من هدیه کردی
شمس لنگرودی
حقیقت نوشت ♣
دوست داشته باش و زندگی کن ، زمان برای همیشه از آن تو نیست . . .
اخــم هـای تــــــو
بــالا تـرین لذت دُنیـــاست
ای بَهانه ی تَمام لـوس شدن هـای مَــن !
دوستت دارم مادر
تلخ نوشت ♣
بودم !
دیدم با دیگری شادتری
رفتم . . .
شاد کردن قلبی با یک عمل
، بهتر از هزاران سر است که به نیایش خم شده باشد!
گاندی
با ربط نوشت ♣
دستی که کمک می کند، مقدس تر از دستی است که برای دعا بالا می رود
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﮎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﯿﺮ ﺯﻧﯽ ﭼﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ
ﺧﻄﻮﻁ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻤﺎﺷﺎ، ﮐﻪ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺮﺩ
ﻣﺎﺭﺳﻞ ﭘﺮﻭﺳﺖ
شعر نوشت ♣
نترسم که با دیگری خو کنی
تو با من چه کردی که با او کنی!
صائب تبریزی
اگر نمی توانیم مثل آدم زندگی کنیم، دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم
ژوزه ساراماگو
عکس نوشت ♣
نظر شما درباره تصویر چیه؟!
تن های هرزه را سنگسار می کنند
غافل از آنکه شهر پر از فاحشه های مغزی است
و کسی نمی داند که مغزهای هرزه ویرانگرترند تا تن های هرزه
فروغ فرخزاد
واقعیت نوشت ♣
ماهی مـُرده آب میخواهد چه کار ؟!
گاهی برای مهربانی هم دیر است ...!!!
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت
به رقص درآیی
قصه عشق ، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احســاس
کار هر آدمی نیست!
شاملو
باحال نوشت ♣
خدایا..
او جان من است!
جان مرا ب لبم برسان!..!