سخنان حکیمانه رهبری درباره روابط زناشویی
* اگر کدورتی پیش آمد باید لابلای محبت ذوبش کنید. نباید یک حرف کوچکی را بزرگ کنند و مرتب کش بدهند!
* زن چه در محیط خارج خانه باشد و چه در داخل خانه در این کشاکش با تلاطمهایی برخورد میکند که بیشتر به آرامش، آسایش و تکیه کردن به یک شخص مطمئن نیاز دارد. او کیست؟ او شوهر است.
* سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی به خصوص در پنج سال اول با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد آن دیگری هم حتما در مقابل او ناسازگاری نشان دهد.
* زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. نه احترام ظاهری و تشریفاتی بلکه احترام واقعی. احترام را در قلب خود نگه دارید و برای هم حرمت قائل شوید.
* اگر نسبت به احساسات یکدیگر بی اعتنایی و بیتوجهی کنند به تدریج حالت بیمحبتی از یک طرف به وجود بیاید حتما به آن طرف دیگر هم سرایت میکند.
* اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد تحمل کنید که او هم همزمان دارد یکی عیبی از شما را تحمل میکند... اگر قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. اگر دیدید کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
* غالبا متلاشی شدن خانوادهها به خاطر بی ملاحظهگی هاست. مرد بلد نیست رعایت کند، تندی و خشونت بیحد میکند. زن بلد نیست که تحمل به خرج دهد، بیتحملی و سرکشی میکند!
* محبت، دستوری و فرمایشی نیست. محبتتان را با اخلاق خوب، رفتار مناسب و وفاداری در دل همسرتان زیاد کنید.
* اساس محبت، اطمینان است. اگر اعتماد بین زن و شوهر از بین رفت، محبت آرام آرام از بین خواهد رفت.
* محبت همسر شما وابسته به عمل شماست. اگر بخواهید همسرتان محبتش به شما محفوظ بماند، رفتار خودتان را محبتبرانگیز کنید. وفاداری کنید، امانت نشان بدهید، صفا نشان بدهید، توقعات خود را خیلی بالا نبرید، همکاری کنید، اظهار محبت کنید، ایرادگیری و زیاده طلبی هم نباشد.
* فساد و بیماری سلولهای بدن اگر توسعه پیدا کند به جاهای خطرناکی برای کل بدن منتهی میشود. هر خانواده یکی از سلولهای پیکره اجتماع است، وقتی اینها سالم بودند پیکره جامعه سالم خواهد بود.
* اگر در زندگی محبت وجود داشت. سختیهای بیرون خانه آسان خواهد شد. برای زن هم سختی های داخل خانه آسان خواهد شد.
* با این کلمات عقدی که میخوانیم – که یک امر اعتباری است- یک علقه ارتباط بین شما به وجود میآید. باید همه همت دختر و پسر این باشد که این را حفظ کنند. مبادا به گلهها، با دلخوریها، با افزونطلبی و پرتوقعیها، با بیمحبتیها و گاهی با دخالتهای دیگران و از این قبیل، این کانون سست بشود. آن چیزی که مهم است این است. هم دختر و هم پسر سعی کنند که این علقهی زوجیت را حفظ کنند. چگونه میتوانید این علقه را حفظ کنید؟ البته آدمهای عاقل و زیرک و با احساس و وجدان صادق، راهش را پیدا میکنند. این، با اطمینان و با محبت متقابل حفظ میشود. زن به مردم تحمیل نکند و زور نگوید. مرد هم به زن زور نگوید و افزونطلبی نکند. مثل دو رفیق و مثل دو شریک، با هم صمیمی باشند تا این کانون خانواده حفظ بشود.
* زندگی را ساده بردارید! البته ما خیلی هم اهل زهد و تقوا نیستیم. خیال نکنید. آن سادگی که ما میگوئیم آن سادگی زهاد و عباد نیست. سادگی به نسبت این کارهایی است که مردم امروز میکنند و الا، سادگی ما را اگر آن مردان خدا بیایند نگاه کنند شاید هزار تا ایراد هم به آنچه ما سادگی میدانیم بگیرند.
* قناعت کنید! از قناعت خجالت نکشید! بعضیها خیال میکنند که قناعت مال آدمهای تهیدست و فقیر است و اگر آدم داشت، دیگر لازم نیست قناعت کند! نه، قناعت یعنی در حد لازم، در حد کفایت، انسان توقف کند.