انعکاس تاریکی

انعکاس تاریکی

گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!

گفت : آنقدر که بگویی...

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

آخرین مطالب

  • ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۴ .....

نویسندگان

۱۶۴ مطلب توسط «رضا زارعی» ثبت شده است

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت
به رقص درآیی
قصه عشق ، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احســاس
کار هر آدمی نیست!‌

شاملو



باحال نوشت

خدایا..
او جان من است!
جان مرا ب لبم برسان!..!

رضا زارعی
۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۶:۱۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر


مرا هزار امید است
و
هَر هزار تویی...

 سیمین بهبهانی

یاد آوری نوشت

یادت باشه

وقتی دلبر داری

باید از بقیه دل برداری .

رضا زارعی
۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۴۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ نظر
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید!!

دعا نوشت

خدایا هرکه هستم هرچه هستم

به یک لحظه فدای مادرم کن

رضا زارعی
۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

رشد نیلوفر در مرداب

اثبات این نکته است . . .

میتوان در بدترین شرایط بهترین بود . . .

حقیقت نوشت

گَر گِرد کسی بسیار گَردی

گرچه بس عزیزی ،  خوار گردی . .

رضا زارعی
۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

مادر اون کسی نیست که تو رو توی شکمش این ور اون ور میبره ،
مادر کسی ِ که تو رو بزرگ میکنه !

 اوریانا فالاچی

حقیقت نوشت

دنیا ، به شایستگی هایت پاسخ می دهد نه به آرزوهایت

پس ، شایسته ی آرزوهایت باش

رضا زارعی
۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛
و چشمهای گرانبها و با ایمان او،
زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛
زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،
و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛

در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،
با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،
زمانی که اندوهگین است،
بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،

اگر از تو چیزی میپرسد،
او را پاسخگو باش،
و اگر دوباره پرسید،
باز هم پاسخگو باش،
و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،
نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،

واگر تو را به درستی درنمی یابد،
شادمانه همه چیز را برای او بازگو،
ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،
که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند .


آدولف هیتلر

جملات زیبا

باربط نوشت


خواهر آدولف هیتلر، در 5 جولای 1946، در مورد رفتار هیتلر با مادرش چنین میگوید :
 در آن دوران مادرم بسیار بیمار بود، بسیار اندوهگین بودیم. با یاری من، برادرم آدولف با مهربانی و دلسوزی تمام ، در این دوران زندگی مادرم، از او پرستاری میکرد و در این کار خستگی ناپذیر بود. او میخواست تمامی آرزوهایی را که احتمالاً مادرم داشت، بر آورده سازد و تمامی اینها را برای نمایاندن عشق سرشار خود به او میکرد .


پ . ن : قصدم تبلیغ هیتلر بود  ولی شاید این روزها  از هیتلر بدتر و جنایتکارتر فرزندان ناسپاسی هستند که ...

رضا زارعی
۰۱ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

فقط کسانی که زیاد گریه کرده اند می توانند
ارزش زیبایی های زندگی را درک کنند
و از ته دل بخندند.گریه کردن آسان است ،
اما خندیدن بسیار سخت.
این حقیقت را خیلی زود می فهمی...

 اوریانا فالاچی

حقیقت نوشت

سه چیز را نگه دار:

گرسنگیت را سر سفره دیگران

زبانت را در جمع

 چشمت را در خانه دوست . .

رضا زارعی
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

گرگ،
شَن گول را خُورده است
گرگ،
مَن گول را تکه تکه می کند
بلند شو پسرم!
این قصه برای نخابیدن است...!

 گروس عبد اُل ملکی یان

جالب نوشت

با کلاس بودن یعنی آنکه بدانید چه بگویید، چه زمانی بگویید و چه زمانی خاتمه اش دهید . . .

رضا زارعی
۲۷ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

ﮐﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻪ !!؟؟
من میگم ...

به قلم:مقر موعود

رضا زارعی
۱۸ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۵۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹ نظر

مَحرم تن بودن، با مَحرم دل شدن تفاوت دارد …

جواد مجابی

عشق نوشت

بادی که بوی پیرهنت را میاورد

ده درصدش هواست ، نود درصدش شراب !

رضا زارعی
۱۸ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر